عده ای از جاهلان با استناد به برخی منابع تاریخی میگویند که واقعه عاشورا و اختلاف بین ابی عبدالله الحسین(ع) و یزید بر سر زنی زیبا چهره به نام ارینب بوده است!

حال ما قصد داریم با دقت و با استناد به منابع صحیح تاریخی این موضوع را بررسی کنیم ان شاء الله 

در مرحله اول به بررسی سندی می پردازیم:

در مرحله بعد نیز تناقضات در متن این روایات را آورده و ثابت میکنیم اصلا چنین شخصی به نام اورینب موجود نبوده است و این داستان افسانه ای بیش نیست.

داستان از این قرار است که:

یزید آوازه زیبایی زنی بنام ارینب را می شنود این زن همسر عبدالله بن سلام والی عراق بوده است.معاویه قصد می کند که ارینب را به همسری پسرش دربیاورد.پس به عبدالله وعده ازدواج بادخترش را می دهد.از سوی دیگر دخترمعاویه شرط می گذارد که باید عبدالله ارینب را طلاق بدهد اما بعد از طلاق آن دختر از ازدواج خودداری می کند و عبدالله می فهمد که فریب خورده است
معاویه دست به کار می شود و شخصی بنام "ابودرداء" را جهت خواستگاری از ارینب راهی عراق می کند.
ابودرداء در عراق متوجه حضور حسین بن علی می شود و نزد ایشان می رود آن حضرت از ابودرداء میخواهد که ارینب را برای ایشان هم خواستگاری کند ابودرداء چنین می کند و ارینب بین یزید و امام حسین حضرت اباعبدالله الحسین(ع) را بر می گزیند .
بعد از مدتی عبدالله السلام دچار تنگدستی شده وبرای مطالبه اموالش از ارینب به عراق می آید 
امام حسین که مشاهده می کند آن دو به هم علاقه دارند ارینب را سه طلاقه می کند و می گوید قصد من از ازدواج با این زن زیبایی اش نبود بلکه میخواستم او را برای شوهرش حفظ کنم.

الامامه و اله، ابن قتیبه دینوری(276هق)،ج اول صفحات 212تا 216
بررسی سندی این قضیه را با هم ببینیم:
طبق مبانی اهل تسنن :

در کتاب الامامه و اله این گونه قضیه شروع شده دقت کنید:

ما حاول معاویه من تزویج یزید و اذکروا ان یزید بن معاویه سهر الیله من الیالی و عنده وصیف لمعاویه یقال له رفیق، فقال یزید: أستدیم اللَّه بقاء أمیر المؤمنین و عافیته إیاه .

الامامه واله صفحه 112

ترجمه:یزید بن معاویه شبی از شبها در حالی که یکی از نوجوانان معاویه به نام رفیق نزد وی بود سخنانی را به لب آورد و گفت خداوند امیر المومنین(منظورش معاویه است) را حفظ کند من میدانم که امیرالمومنین تلاش بسیار می کند تا مرا بعد از خود بعنوان خلیفه معرفی کند نوجوانی که نزد یزید بود گفت خدا مرا فدای تو بگرداند چه شده است

همانطور که مشاهده کردید اصلا این نقل در کتاب "الامامه و اله" سلسله سند ندارد و همچنین بر فرض اینکه سلسله سند داشته باشد ، روات و ناقلین مشخص نیستند و حتی مولف با لفظ "ذکروا" آورده که نشان از تردد و عدم تعیّن روات دارد . و حال اینکه طبق مبانی اهل تسنن (نه شیعه که مفصلا خواهد آمد) این نقل مردود است .

همچنین نکته ای که باید ذکر شود این است که حتی بعضی از علمای اهل تسنن در اصل این کتاب هم  تشکیک کرده اند و میگویند نوشته ابن قتیبه نیست.
مقاله «دراسة فی کتب ابن قتیبه» (تألیف: عبدالله جبوری)، مجلّه «آداب المستنصریّه»، ش 2، ص 245

بررسی روایت طبق مبانی شیعه:

طبق مبانی عالمان و رجالیون شیعه(رضوان الله علیهم) هر روایت و قضیه تاریخی منقول از روات عامه و کتب مخالف به شروط زیر برا ما پذیرفته می شود و الا مردود است:

اولا: از طریق روات شیعه و اصحاب ما نقل معتبرِ مفیدِ علم شود.
ثانیاً: در کتب اصحاب ما که قطع به عقیده حق او داریم نقل شده باشد.

ثالثاً: مورد تایید و عمل اصحاب علما امامیه باشد .

حال:
هیچ یک از شروط بالا من حیث المجموع اصلا موجود نیست و لذا نزد ما (شیعه) مردود و مورد اعتماد نیست. و آنچه برای ما مهم است صحت نزد شیعه است.

اکنون بیان میکنیم آن چه که ابن قتیبه نقل می کند تناقضاتی دارد که هر کدامشان به تنهایی موجب سلب اعتماد ما نسبت به این قضیه می شود.

تناقض اول در متن:

ابودرداء که فرستاده معاویه جهت خواستگاری هست یک روح می باشد!
فردی که ابن قتیبه در داستانش از او استفاده می کند خیلی وقت پیش از این قضیه مرده است!!

چرا که بنابر نقل مشهور ابودرداء در زمان خلیفه سوم و درسال 38یا39هجری از دنیا رفته بوده است!

منابع:

1-ابن اثیر، الکامل،جلدسوم صفحه ی 129
2-ابن عبدالبر،جلدسوم، صفحه ی 1229_1230
3-ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه ،جلد چهارم، صفحه 662

تناقض دوم:

ابن قتیبه گفته که امام حسین علیه السلام در عراق بوده است!!

طبق نقلهای مستحکم تاریخی ابی عبدالله الحسین بعد از شهادت امیرالمومنین به مدینه باز می گردند و تا زمان حرکت به سمت مکه و پیش از حادثه کربلا در همانجا می مانند.

یعنی در این برهه ی زمانی امام حسین علیه السلام در عراق نبوده است.

تناقض سوم:

بر اساس آیه ی قرآن و بر اساس فقه امامیه برای طلاق حضور دو شاهد مرد اامی است!

تناقض چهارم:

در متن داستان به ابی عبدالله این جمله را نسبت داده است: خدایا شاهد باش او را سه طلاقه کردم!

در حالی که براساس فقه شیعه سه طلاق در یک مجلس جایز نیست.

تناقض پنجم:

این داستان عبدالله بن سلام را والی عراق از سوی معاویه دانسته است.

حال والیان مناطق مختلف از جانب معاویه که بوده است؟:

مغیره بن شعبه -زیاد بن ابیه-عیبدالله بن زیاد(والی بصره شد که بخشی از عراق بوده)و نعمان بن بشیر که والی بخش دیگر عراق بوده

هیچ عبدالله بن سلامی دربین والیان کوفه دیده نمی شود!

پس شخصی بنام عبدالله بن سلام که والی عراق بوده باشداصلا وجود خارجی ندارد. حال شکی نیست که این داستان افسانه ای بی سر و ته در جهت تخریب امام حسین علیه السلام بوده است.

 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فروشگاه اینترنتی شکلاتی Nick تعمیر درب ضدسرقت|رگلاژ درب ضد سرقت|تعویض مغزی و قفل درب ضد سرقت حرف های خوب معمولیات فروش فلزیاب شارک33000در تهران09197977377 قیمت بیت کوین Elise