وینستون چرچیل تمداری انگلیسی است که نه تنها یکی از پیروان ماکیاولی بلکه به سبب ت‌ورزی استعماری کم‌نظیرش به یکی از میراث‌داران ماکیاولیسم مدرن بدل گشت. چرچیل دولتمردی است که با عدم پای‌بندی به مفاد عهدنامه ایران و انگلیس، به خاک هم پیمان خود حمله کرد و همه‌ی تعهدات ی و حقوقی بریتانیا در برابر ایران روی هوا رفت! او صدراعظمی بود که آخرین پیوندهای صداقت و ت را در جنگ جهانی دوم از هم گسست و هنوز هم همین ت بر سپهر غرب حکمرانی می‌کند.
وینستون چرچیل در میان بانکداران ثروتمند اروپایی بزرگ شد. پدرش لرد راندولف چرچیل از کارگزاران اصلی خاندان روچیلد و مادرش لیدی راندولف چرچیل دختر یکی از میلیونرهای آمریکایی بود. به همین خاطر او سر از خانه سِر ارنست کاسل از اشراف نامدار یهودی و صمیمی‌ترین دوست ادوارد هفتم پادشاه انگلستان درآورد و علیرغم میل پدرش هرگز وارد کارهای تجاری نشد، اما توانست به کمک اشرافیت یهودی روچیلدها بعدها به عنوان نامدارترین دولتمرد انگلیسی قرن بیستم شناخته شود.
وینستون چرچیل در سال ١٨٩٣ وارد ارتش بریتانیا شد. سال ١٨٩٩ برای جنگ با بوئرها به آفریقای جنوبی رفت. قوای انگلستان در این جنگ دچار شکست‌های پی در پی شده و تلفات بسیاری داده بودند. در همین اوضاع چرچیل که به اسارت بوئرها درآمده بود، توانست فرار کند. فرار او در آن شرایط بازتاب گسترده‌ای یافت. او از این موقعیت استفاده کرد و با شرکت در انتخابات سال ١٩٠٠ از طرف حزب محافظه‌کار وارد پارلمان شد، اما سال ١٩٠۴ به حزب محافظه‌کار پشت کرد، به لیبرال‌ها پیوست و چندی بعد وزیر مستعمرات شد. او طی دوران وزارت بر مستعمرات به اورشلیم سفر کرد و مقدمات ایجاد کانون ملی یهود در فلسطین را فراهم کرد.
روش ی چرچیل در مستعمرات بریتانیایی، خصوصاً چگونگی «بازی با ایران» یکی از مصادیق عینی علوم ی مدرن است که جوهری ماکیاولیستی دارد و امروز نیز سنت تفکر ی انگلیس بر آن استوار است. با آغاز جنگ جهانی دوم، ایران اعلام بی‌طرفی کرد. انگلستان نیز بر بی‌طرفی ایران صحه گذاشت و چرچیل رسماً اعلام نمود تا زمانی که منافع ما تأمین می‌شود بی‌طرفی ایران برای‌مان مفید است، اما بعد از حمله متفقین به ایران چرچیل با توسل به اصول «منافع ملی بریتانیا»، از حمله ارتش انگلیس دفاع کرد و پیمان‌شکنی خود را این‌چنین توجیه کرد:
«اگرچه ما با ایرانی‌ها پیمان بسته بودیم، قرارداد داشتیم و طبق قرارداد نباید چنین کاری می‌کردیم، ولی این معیارها در مقیاس‌های کوچک درست است. من نمی‌توانستم از منافع بریتانیای کبیر به عنوان این‌که این کار ضداخلاق است چشم بپوشیم و بگویم که ما با یک کشور دیگر پیمان بسته‌ایم و نقض پیمان برخلاف اصول انسانیت است! این حرف‌ها مثل تمسک به انسانیت اساساً در مقیاس‌های کلی و در شعاع‌های خیلی وسیع درست نیست.»
دو حادثه‌ی مهم در سال های ١٣٣٠ و ١٣٣١ رخ داد که موضع بریتانیا و ایالات متحده آمریکا در قبال جنبش ملّی شدن صنعت نفت در ایران را دگرگون کرد.
در آبان ١٣٣٠ حزب محافظه‌کار به رهبری وینستون چرچپل در انگلیس به قدرت رسید و ١۴ ماه بعد در دی ١٣٣١ حزب جمهوری‌خواه آمریکا به رهبری ژنرال آیزنهاور در انتخابات پیروز شد و دولت حزب دمکرات به رهبری ترومن کنار رفت.
چرچیل همان کسی است که قبلاً در مقام وزیر جنگ بریتانیا فرمان کودتای ٣ اسفند ١٢٩٩ را به ژنرال آیرونساید فرمانده قشون انگلیس در شمال ایران صادر کرده بود.
او یک چهره‌ی افراطی بود که به کانون‌های دسیسه‌گر_مالی وابستگی عمیق داشت. آیزنهاور نیز به همین کانون‌ها وابستگی داشت و دولت او به «کابینه ١٧ میلیونر» مشهور بود.
از این زمان طرح سرکوب جنبش ملّی و ساقط کردن دولت مصدق به‌طور جدّی مطرح شد. این طرح ابتدا به‌وسیله‌ی چرچیل تصویب شد و با تمهیداتی حمایت دولت آمریکا نیز جلب شد.
سالیان سال کودتای ٢٨ مرداد به‌عنوان کودتای آمریکایی شهرت داشت ولی امروزه اسناد کاملاً مسجل می‌کند که این طرح بیش‌تر صهیونیستی - انگلیسی بود تا آمریکایی.
سرویس اطلاعاتی انگلیس با بزرگ‌نمایی خطر کمونیسم و انجام تحریکات و آشوب‌های پنهانی، مثلاً در ماجرای سفر اول هریمن به ایران در ٢٣ تیر ١٣٣٠، توانست به‌تدریج آمریکایی‌ها را با خود هم‌عقیده کند.
عامل مهم دیگری که در این حوادث نقش فعال داشت، شبکه مخفی صهیونیستی در ایران است که متأسفانه تاکنون مورد توجه جدّی مورخین ایرانی قرار نگرفته است.
این کانون در سرویس‌های اطلاعاتی انگلیس و آمریکا از نفوذ فراوان برخوردار بود و به نظر من در آشوبگری‌های آن زمان نقش عمده داشت.
چرچیل در سه مقطع مهم تاریخ ایران مؤثر بود:
در زمان خرید سهام دارسی برای دولت انگلیس چرچیل وزیر دریاداری بود و با حمایت صهیونیست‌هایی چون سر مار ساموئل (رئیس کمپانی شل) این امتیاز را خرید.
در ماجرای کودتای ١٢٩٩ چرچیل وزیر جنگ بود و با حمایت شبکه‌ی صهیونیستی دولت لوید جرج و لرد ریدینگ یهودی (نایب‌السلطنه هند) کودتا را به فرجام رسانید و سپس دیکتاتوری پهلوی را در ایران مستقر کرد.
بار سوّم در سال ١٣٣٢ است که چرچیل باز در پیوند با شبکه‌ی قدرتمند صهیونیستی دنیای غرب، طرح مداخله و کودتا در ایران را انجام داد.
منابع انگلیسی می‌نویسند که وینستون چرچیل مادری آمریکایی به نام جنی جرامی (Jennie Jerome) داشت که با فردی به نام «لرد راندولف هنری اسپنسر چرچیل» ازدواج کرده بود، ولی ادوارد هفتم و بعضی از افراد خانواده روچیلد نیز با او روابط نامشروع داشتند!
به همین جهت، «وینستون لئونارد اسپنسر چرچیل» دائماً با «ادوارد هفتم» بر سر همین موضوع جر و بحث داشت، ولی در اواخر عمر رابطه‌ی خوبی با هم داشتند.
این منابع «چرچیل» را حاصل رابطه‌ی نامشروع روچیلدها با مادر چرچیل می‌دانند.
منبع: سیدهاشم میرلوحی، یوسرائیل و صهیوناکراسی، قم: دفتر نشر معارف.


مشخصات

  • جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید
  • کلمات کلیدی منبع : چرچیل ,انگلیس ,همین ,وینستون ,دولت ,آمریکایی ,وینستون چرچیل ,چرچیل وزیر ,اسپنسر چرچیل» ,اطلاعاتی انگلیس ,بی‌طرفی ایران
  • در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آموزش بازاریابی و فروش NajiFile Labkhand bezan اکبر رضایی نمای بیرونی ساختمان پونه پلاس آپشن خودرو | گندم کار معرفی کالا simamarket مترو پل